هوش مصنوعی: این داستان دربارهٔ مهین دخت، دختر امام علی(ع)، است که در خیمهٔ امام سجاد(ع) حضور دارد. مردی زشت‌روی و ستمگر به خیمه حمله می‌کند و اموال را به تاراج می‌برد، حتی پوست بی‌ارزشی را که زیر بیمار بود نیز می‌دزدد. مهین دخت او را نفرین می‌کند و بعدها وقتی مختار ثقفی به قدرت می‌رسد، آن مرد دستگیر شده و به دستور مختار، دست و پایش قطع شده و در آتش سوزانده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل صحنه‌های خشونت‌آمیز (قطع دست و پا و سوزاندن) است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل مفاهیم دینی و تاریخی متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۵۳ - روایت علیا مخدره جناب زینب علیه السلام

یکی داستان دیده ام جانگزا
ز گفت مهین دخت شیر خدا

بپیوندمش من به گفتار خویش
که آتش زنم بر دل شیعه، بیش

چنین گفته آن بانوی راستان
که بودم من استاده بر آستان

بر خیمه ی سید الساجدین
ز تیمار بیمار خود دل غمین

به ناگه بیامد یکی زشت مرد
که بودش دو چشم ازرق و موی زرد

به تاراج آن خیمه بگشاد دست
کم و بیش را جمله درهم ببست

یکی پوست در زیر بیمار بود
که بی ارزش و کهنه و خوار بود

بنگذشت زان پاره ی پوست نیز
نترسد از پرسش رستخیز

گرفتش کنار و برافشاند سخت
به روی اندر آمد شه نیکبخت

دگر چون درآن خیمه چیزی ندید
به تاراج شد رخت و بر من رسید

ربود از سر من کهن معجرم
دگر آنچه بد پوشش اندر برم

دو آویز درگوش بودم ز زر
برآوردش از گوشم آن بد سیر

شگفتا که آن بد گهر می گریست
بگفتم: که این گریه ات بهر چیست؟

بگفتا:که گریم بدان کز ستم
چه بد رفت با آل شاه امم

ز گفتار او شد دلم خشمگین
بدو گفتم: ای پیرو مشرکین

به تو بی خرد باد خشم خدا
ز پیکر کند دست و پایت جدا

بسوزد تو را آتش این جهان
از آن پیش کاری به دوزخ مکان

نوشتند اهل سیر در کتاب
که نفرین بانو بشد مستجاب

بدان بد گهر خولی اصبحی
چو مختار بر شد به تخت شهی

به بندش در افتاد آن زشت مرد
بپرسد از او تا که از بد چه کرد؟

ستم های خود را سراسر بگفت
نیارست زان جمله چیزی نهفت

همی تا بدانجا که بانوی دین
چه فرمود با وی که شد خشمگین

چو بشنید گفتار او نیکرای
بفرمود کز وی دو دست و دوپای

بریدند و پس آتش افروختند
تن تیره اش را در آن سوختند

حمید بن مسلم ز کوفی سپاه
بگفتا: که رفتم سوی خیمه گاه
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۲ - روایت فاطمه ی نو عروس در غارت خیمه گاه گوید
گوهر بعدی:بخش ۵۴ - روایت حمید بن مسلم کوفی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.