هوش مصنوعی:
این متن به واقعه کربلا و شهادت علی اصغر، فرزند خردسال امام حسین (ع)، اشاره دارد. در این شعر، غم و اندوه مادر (حضرت زینب) و دیگران از این واقعه دردناک به تصویر کشیده شده است. توصیفاتی از وضعیت علی اصغر و تأثیر این حادثه بر اطرافیان ارائه شده است.
رده سنی:
14+
متن دارای مضامین غمگین و عمیق مذهبی است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم یا ناراحتکننده باشد. درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با تاریخ عاشورا و مفاهیم دینی دارد.
بخش ۶۸ - زبان حال علیا مکرمه، سکینه خاتون درماتم علی اصغر
بدان بال و پر بسته مرغ حرم
علی اصغر آماج تیر ستم
که برخاک افتاده درآفتاب
ز گوری که از بهر وی کنده باب
برون آمد آمن در یکتا زکان
مگر از پی باره ی مشرکان
دوید و چو گوهر زخاکش ربود
همی لب بر آن نای چاکش بسود
بزد بوسه بر لعل بی آب او
همان نرگس رفته در خواب او
همی گفت: کای ناز دار پدر
سپرده روان درکنار پدر
تو را بود گهواره آغوش من
تنت بود زینب برو دوش من
که از من نمودت بدین گونه دور؟
که بی تو شود جایم آغوش گور؟
الا ای نوآموز مرغ چمن
نداری نوا از چه رو همچو من؟
مگر شد گلوگاهت آماج تیر
کز اینسان خموش آمدی از صفیر؟
چه سان بر پریدی توزین آسیان؟
که بد دست تو بسته ی پرنیان؟
تو از وی به قنداقه ای بسته دست
شگفتا از این بند، دستت نخست
نداری دگر زاری از بهر شیر
مگر شیر خوردی ز پستان تیر
ز بی آبی ات نیست دیگر گله
که سیرابی از ناوک حرمله
به میدان تو نه اسب کین تاختی
نه بردشمنی تیری انداختی
چرا کشته گشتی به تیر ستم؟
بگریم از این درد تا زنده ام
دریغا از آن لعل چون غنچه تنگ
که بشکفت چون گل زباد خدنگ
دریغا از آن نرگس نیم مست
که بر وی ز باد اجل پرده بست
ز افغان آن مرغ باغ امام
برآمد فغان ز آل خیرالانام
علی اصغر آماج تیر ستم
که برخاک افتاده درآفتاب
ز گوری که از بهر وی کنده باب
برون آمد آمن در یکتا زکان
مگر از پی باره ی مشرکان
دوید و چو گوهر زخاکش ربود
همی لب بر آن نای چاکش بسود
بزد بوسه بر لعل بی آب او
همان نرگس رفته در خواب او
همی گفت: کای ناز دار پدر
سپرده روان درکنار پدر
تو را بود گهواره آغوش من
تنت بود زینب برو دوش من
که از من نمودت بدین گونه دور؟
که بی تو شود جایم آغوش گور؟
الا ای نوآموز مرغ چمن
نداری نوا از چه رو همچو من؟
مگر شد گلوگاهت آماج تیر
کز اینسان خموش آمدی از صفیر؟
چه سان بر پریدی توزین آسیان؟
که بد دست تو بسته ی پرنیان؟
تو از وی به قنداقه ای بسته دست
شگفتا از این بند، دستت نخست
نداری دگر زاری از بهر شیر
مگر شیر خوردی ز پستان تیر
ز بی آبی ات نیست دیگر گله
که سیرابی از ناوک حرمله
به میدان تو نه اسب کین تاختی
نه بردشمنی تیری انداختی
چرا کشته گشتی به تیر ستم؟
بگریم از این درد تا زنده ام
دریغا از آن لعل چون غنچه تنگ
که بشکفت چون گل زباد خدنگ
دریغا از آن نرگس نیم مست
که بر وی ز باد اجل پرده بست
ز افغان آن مرغ باغ امام
برآمد فغان ز آل خیرالانام
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶۷ - مویه گری مادرقاسم و عروسش در بالین آن شهید مظلوم
گوهر بعدی:بخش ۶۹ - تسلی دادن علیا مکرمه زینب خاتون
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.