هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) اشاره دارد. در این شعر، فرشتگان و اهل بیت (ع) به زمین میآیند و بر سر مظلومیت امام حسین (ع) عزاداری میکنند. همچنین، شخصی به نام هند که در شهادت امام حسین (ع) نقش داشته، پشیمان میشود و از کرده خود اظهار ندامت میکند. در پایان، امام از او سه درخواست دارد که شامل کامیابی، دیدار با پدر و بازگرداندن اموال غصب شده است.
رده سنی:
12+
متن دارای مضامین مذهبی و تاریخی است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، صحنههای عزاداری و توصیف شهادت ممکن است برای کودکان خردسال ناراحتکننده باشد.
بخش ۱۰۷ - خواب دیدن هند زن یزید
گشودند و آمد ملایک زاوج
به سوی زمین با فغان فوج فوج
به پر خون سرسبط خیرالانام
نمودند یک یک درود و سلام
وزان پس یکی ابرآمد پدید
سوی خاک از اوج گردون چمید
پدید آمد از ابر پس چند مرد
خروشان و جوشان و رخساره زرد
از آنان یکی مجرد با اشک و آه
نهفته تن اندر پرند سیاه
دوید و سر شاه را برگرفت
ببوسیدش و مویه اندر گرفت
همی گفت زارای مر انور عین
به خون غرقه در راه یزدان حسین (ع)
تو را امت زشت نشناختند
به جان تو تیغ ستم آختند
بریدند لب تشنه سر از تنت
زخون رنگ کردند پیراهنت
منم جد تو شاه یثرب دیار
ابا باب تو شیر پروردگار
به همراه ما مجتبی (ع) و عقیل
دگر حمزه و جعفر بی عدیل
ز گردون گردان فرود آمدیم
به پیش تو بهر درود آمدیم
چو بیدار شد ز آن غم انگیز خواب
روان شد سوی شوی خود با شتاب
در آرامگاهش ندید او به جای
بگردید هرسو زن پارسای
به انجام در خانه ی بی چراغ
بدیدش نشسته پر از درد و داغ
نهاده به دیوار روی سیاه
پیاپی کشد از دل تیره آه
همی دم به دم گوید آن نابکار
مرا با حسین علی (ع) بد چه کار
چو هندش بدانسان پشیمان بدید
بدو سر بسر گفت خوابی که دید
چو بشنید گفتار زن بد نژاد
خدا و پیمبرش نفرین کناد
که او کشت آن شاه را بیگناه
مرا کرد نزد نبی رو سیاه
کنون درگذشتم ز بیداد من
پشیمانم از کرده ی خویشتن
نمایید اگر منزل خود به شام
نیندیشد از من بجز نام کام
وگر سوی یثرب شما راست رای
فرستم به دلخواهتان باز جای
بگفتند آل شه تاجدار
که ما را به، زشام یثرب دیار
که اندر جوار رسول امین
نشینیم تا عمر باشد غمین
چو گفتند این کرد با شاه روی
که گر خواهشت هست بامن بگوی
که باشد روا نزد من بی سخن
همه آرزوی تو ای موتمن
به پاسخ چنین گفت با وی امام
که ما را به نزد تو باشد سه کام
نخست آنکه سازی مرا کامیاب
دگر ره زدیدار فرخنده باب
دوم آنچه از ما ببرده است کس
ستانی و ما را دهی باز پس
به سوی زمین با فغان فوج فوج
به پر خون سرسبط خیرالانام
نمودند یک یک درود و سلام
وزان پس یکی ابرآمد پدید
سوی خاک از اوج گردون چمید
پدید آمد از ابر پس چند مرد
خروشان و جوشان و رخساره زرد
از آنان یکی مجرد با اشک و آه
نهفته تن اندر پرند سیاه
دوید و سر شاه را برگرفت
ببوسیدش و مویه اندر گرفت
همی گفت زارای مر انور عین
به خون غرقه در راه یزدان حسین (ع)
تو را امت زشت نشناختند
به جان تو تیغ ستم آختند
بریدند لب تشنه سر از تنت
زخون رنگ کردند پیراهنت
منم جد تو شاه یثرب دیار
ابا باب تو شیر پروردگار
به همراه ما مجتبی (ع) و عقیل
دگر حمزه و جعفر بی عدیل
ز گردون گردان فرود آمدیم
به پیش تو بهر درود آمدیم
چو بیدار شد ز آن غم انگیز خواب
روان شد سوی شوی خود با شتاب
در آرامگاهش ندید او به جای
بگردید هرسو زن پارسای
به انجام در خانه ی بی چراغ
بدیدش نشسته پر از درد و داغ
نهاده به دیوار روی سیاه
پیاپی کشد از دل تیره آه
همی دم به دم گوید آن نابکار
مرا با حسین علی (ع) بد چه کار
چو هندش بدانسان پشیمان بدید
بدو سر بسر گفت خوابی که دید
چو بشنید گفتار زن بد نژاد
خدا و پیمبرش نفرین کناد
که او کشت آن شاه را بیگناه
مرا کرد نزد نبی رو سیاه
کنون درگذشتم ز بیداد من
پشیمانم از کرده ی خویشتن
نمایید اگر منزل خود به شام
نیندیشد از من بجز نام کام
وگر سوی یثرب شما راست رای
فرستم به دلخواهتان باز جای
بگفتند آل شه تاجدار
که ما را به، زشام یثرب دیار
که اندر جوار رسول امین
نشینیم تا عمر باشد غمین
چو گفتند این کرد با شاه روی
که گر خواهشت هست بامن بگوی
که باشد روا نزد من بی سخن
همه آرزوی تو ای موتمن
به پاسخ چنین گفت با وی امام
که ما را به نزد تو باشد سه کام
نخست آنکه سازی مرا کامیاب
دگر ره زدیدار فرخنده باب
دوم آنچه از ما ببرده است کس
ستانی و ما را دهی باز پس
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۳۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۰۶ - بردن اهل بیت امام مظلوم
گوهر بعدی:بخش ۱۰۸ - خواهش فرمودن حضرت امام زین العابدین (ع) از یزید و نپذیرفتن آن پلید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.