هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به توصیف جنگها و نبردهای تاریخی میپردد، از جمله مبارزه با دشمنان دین و سرنگونی ظالمان. همچنین به ستایش شخصیتهای مذهبی مانند پیامبر اسلام و امام علی (ع) پرداخته و بر یکتایی خداوند تأکید دارد. در پایان، از رنجهای کشیده شده در راه دین و پاکسازی زمین از ظلم سخن میگوید.
رده سنی:
15+
متن دارای مضامین پیچیده تاریخی و مذهبی است و ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین شامل توصیفاتی از جنگ و خشونت است که برای گروههای سنی پایین مناسب نیست.
بخش ۵۱ - کشتن مختار عمرو و ابن صبیح
که بد آن بد اختر هم از دشمنان
بدندی به فرمانش سنگ افکنان
نمودندی آن فرقه ی تیره بخت
به دارای دین سنگباران سخت
شبانگاه خیره دل و تیره رای
بدی عمرو خفته به بام سرای
در آن شب غلامان میر اجل
به سرتاختندش چو پیک اجل
فکندندش از پا به زخم سنان
به دوزخ بگرداند ریمن عنان
از آن پس به هر خانه و برزنی
که جست از شهنشاه دین دشمنی
گرفت و سرافکند و بردار کرد
تن بی روانشان نگونسار کرد
همان خانمانشان به آتش بسوخت
رخ دین زکردار خود برفروخت
چو این داستان اندر آمد به بن
ز رزم براهیم بشنو سخن
که با پور مرجانه آن شیر مرد
چه کرد او چو شد با سپه هم نبرد
خدایا ببخشای مزد نکوی
به فرخ براهیم آزاده خوی
که او نیز در راه دین رنج برد
زمین را ز آل امیه سترد
زما کردگار جهان را سپاس
چنان کایدر از مرد یزدان شناس
جهان آفرین اوست، ما بنده گان
به یکتایی او را پرستنده گان
ازو جست باید همی زینهار
وزو بود بیاد همی ترس کار
بباید همی در سخن گستری
نخستین به نامش ستایش گری
از آن پس درود آوری بی کران
به روش روان، پاک پیغمبران
به ویژه شهنشاه یثرب زمین
جهان را امان و خدا را امین
خداوند این احد تاجدار
همایون فرستاده ی کردگار
خدا نیست لیکن جهان آفرین
بود از خداوند جهان آفرین
برآن شاه و بر آل پاکش درود
رسد هر دم از پاک یزدان درود
به ویژه علی آنکه جز او نبود
هال نبی زیر چرخ کبود
ز حق باد بر پیروانش سلام
همی تا نماید قیامت قیام
بدندی به فرمانش سنگ افکنان
نمودندی آن فرقه ی تیره بخت
به دارای دین سنگباران سخت
شبانگاه خیره دل و تیره رای
بدی عمرو خفته به بام سرای
در آن شب غلامان میر اجل
به سرتاختندش چو پیک اجل
فکندندش از پا به زخم سنان
به دوزخ بگرداند ریمن عنان
از آن پس به هر خانه و برزنی
که جست از شهنشاه دین دشمنی
گرفت و سرافکند و بردار کرد
تن بی روانشان نگونسار کرد
همان خانمانشان به آتش بسوخت
رخ دین زکردار خود برفروخت
چو این داستان اندر آمد به بن
ز رزم براهیم بشنو سخن
که با پور مرجانه آن شیر مرد
چه کرد او چو شد با سپه هم نبرد
خدایا ببخشای مزد نکوی
به فرخ براهیم آزاده خوی
که او نیز در راه دین رنج برد
زمین را ز آل امیه سترد
زما کردگار جهان را سپاس
چنان کایدر از مرد یزدان شناس
جهان آفرین اوست، ما بنده گان
به یکتایی او را پرستنده گان
ازو جست باید همی زینهار
وزو بود بیاد همی ترس کار
بباید همی در سخن گستری
نخستین به نامش ستایش گری
از آن پس درود آوری بی کران
به روش روان، پاک پیغمبران
به ویژه شهنشاه یثرب زمین
جهان را امان و خدا را امین
خداوند این احد تاجدار
همایون فرستاده ی کردگار
خدا نیست لیکن جهان آفرین
بود از خداوند جهان آفرین
برآن شاه و بر آل پاکش درود
رسد هر دم از پاک یزدان درود
به ویژه علی آنکه جز او نبود
هال نبی زیر چرخ کبود
ز حق باد بر پیروانش سلام
همی تا نماید قیامت قیام
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۵۰ - روایت منهال ابن عمرو
گوهر بعدی:بخش ۵۲ - رزم ابراهیم ابن مالک با عبید الله ابن زیاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.