۳۸۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۵

هر که او معشوق دارد گو چو من عیار دار
خوش لب و شیرین زبان خوش عیش و خوش گفتار دار

یار معنی دار باید خاصه اندر دوستی
تا توانی دوستی با یار معنی دار دار

از عزیزی گر نخواهی تا به خواری اوفتی
روی نیکو را عزیز و مال و نعمت خوار دار

ماه ترکستان بسی از ماه گردون خوبتر
مه ز ترکستان گزین و ز ماه گردون دون عار دار

زلف عنبر بار گیر و جام مالامال کش
دوستی با جام و با زلفین عنبر بار دار

ور همی خواهی که گردد کار تو همچون نگار
چون سنایی خویشتن در عشق او بر کار دار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.