هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از بیخوابی و رنج عشق میگوید و بیان میکند که خواب برای عاشقان شایسته نیست. او زیباییهای معشوق مانند لب شیرین و موهای تابدارش را توصیف میکند و میگوید که بدون معشوق، حتی ماه هم نور ندارد و شراب شیرین نیست. شاعر همچنین از تلخی جواب معشوق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۴
دوش نبرده ست مرا هیچ خواب
خفتن عشاق نباشد صواب
چشم من ار خواب نیابد رواست
آب گرفته است در او جای خواب
گر شکر آمد لب شیرین یار
چونکه مرا تلخ فرستد جواب
در لب لعلش همه نوش است و قند
در سر زلفش همه پیچ است و تاب
بی رخ او نور نیابد قمر
بی لب او نوش نگردد شراب
باد چون بربود نقاب از رخش
دیده من (بر) فلک آفتاب
خفتن عشاق نباشد صواب
چشم من ار خواب نیابد رواست
آب گرفته است در او جای خواب
گر شکر آمد لب شیرین یار
چونکه مرا تلخ فرستد جواب
در لب لعلش همه نوش است و قند
در سر زلفش همه پیچ است و تاب
بی رخ او نور نیابد قمر
بی لب او نوش نگردد شراب
باد چون بربود نقاب از رخش
دیده من (بر) فلک آفتاب
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.