هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، با استفاده از استعاره‌های شراب و طبیعت، به زیبایی به بیان مفاهیم عشق، شادی، و فلسفه‌ی زندگی می‌پردازد. شاعر از شراب به عنوان نمادی برای شادی و رهایی از غم یاد می‌کند و تأکید می‌کند که زندگی بدون لذت و عشق ارزشی ندارد. همچنین، به مفاهیمی مانند تقدیر، تلاش برای رسیدن به خوشبختی، و پیامدهای طمع اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌های مکرر به شراب و مستی ممکن است نیاز به توضیح و درک مناسب از بافت فرهنگی و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۳

ساقی بده آن شراب گلگون را
کز گونه خجل کند طبر خون را

خواهی که رخ تو رنگ گل گیرد
از کف منه آن شراب گلگون را

ناخوش نتوان گذاشت بی باده
وقت خوش و ساعت همایون را

آن باده عقیق ناب را ماند
چونانکه پیاله، در مکنون را

یک قطره از او فدای هامون کن
تا لاله ستان کنیم هامون را

یک جرعه از او بریز در جیحون
تا گونه گل دهیم جیحون را

افسون غمند باده و مستی
بر لشکر غم گمار، افسون را

کاین صرف کند صروف گیتی را
وآن دفع کند بلای گردون را

باده سبب است عیش مردم را
لیلی غرض است عشق مجنون را

قانون قرار عشرت آمد می
ضایع مکن این قرار و قانون را

گر طالب مال و گنج افزونی
آراسته باش رنج افزون را

بی مال چه بد رسید موسی را
وز گنج چه نفع بود قارون را
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.