هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشقی نافرجام و درد دوری از معشوق است. شاعر از جدایی و بی‌وفایی معشوق می‌نالد، اما با وجود همه رنج‌ها، دل از عشق او جدا نمی‌شود. او از نرسیدن به آرزوهایش و بی‌توجهی معشوق شکایت دارد و احساس می‌کند که جهان نیز بر وفق مراد او نمی‌گردد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و ناامیدی نیاز به بلوغ عاطفی دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۲۲

با من دلت آشنا نمی گردد
وز تو دل من جدا نمی گردد

هر چند وفای من رها کردی
از دست تو دل رها نمی گردد

از بهر سه بوسه زان دو لب هرگز
یک حاجت من روا نمی گردد

روزی که دو چشم من نمی گرید
درشهر یک آسیا نمی گردد

بر عشق تو پادشاست دل لیکن
بر وصل تو پادشا نمی گردد

هر تیر که غمزه تو اندازد
بر دل زند و خطا نمی گردد

تا تو به مراد ما نمی باشی
گردون به مراد ما نمی گردد
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.