۱۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴

هر گه که گل لعل بخندد به چمن بر
جز جام می لعل نشاید به دهن بر

من جامه گر از جور غم عشق دریدم
گل جامه ز جور که دریده است به تن بر

فریاد کند هر که به بیداد در افتد
فریاد ز رعد آمد و بیداد به من بر

ماند به سرشک من و رخساره ی معشوق
هر قطره که شبگیر درافتد به سمن بر

از لاله همه دشت عقیق یمنی گشت
تاراج کی آمد ز خراسان به یمن بر

وز ژاله زمین معدن در عدنی شد
تا باد گذر کرد به دریای عدن بر

از بس که همی مشک فشانند درختان
افسوس کند شاخ درختان به ختن بر

صدر همه سادات علی تاج معالی
در مدحت او فتنه معانی به سخن بر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.