۲۲۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳

رسید نوبت پیری و رفت برنایی
دل از نشاط و طرب نا امید باید کرد

سرم سپید شد و نامه از گنه سیه است
به آب توبه سیه را سپید باید کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۱/۶/۱۲ ۱۱:۵۸

عشق اکسیر جوانی توبه و امید رحم ملک الموت اکسیر پیری