هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج و تنهایی خود می‌گوید که ماه‌هاست در خانه‌ای تاریک و خراب به سر می‌برد و از بی‌خوابی و دل‌سوزی رنج می‌برد. او احساس می‌کند که هیچ‌کس دردش را درک نمی‌کند و به سخنانش پاسخ نمی‌دهد. با وجود این رنج‌ها، همچنان به زندگی ادامه می‌دهد، اما این وضعیت برایش غیرمنطقی و ناعادلانه به نظر می‌رسد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و روان‌شناختی مانند تنهایی، رنج و ناامیدی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۲

قرب یک ماه شد که در شب روز
چشم من ماه و آفتاب ندید

اندر آن خانه ام که در همه عمر
هیچ جغدی چنان خراب ندید

ز آتش دل کباب شد جگرم
ز آتش دل کسی کباب ندید

تا در این خانه ام ز بیداری
دیده من خیال خواب ندید

کس حدیث مرا جواب نداد
کس خلاص مرا صواب ندید

هیچ مومن چنین عتاب نیافت
هیچ کافر چنین عذاب ندید

همچنان می خورم طعام و شراب
که کسی خواب دید و آب ندید

هیچ مصلح چنین طعام نخورد
هیچ مفسد چنین شراب ندید

بی خطا بر من این خطاب چراست
بی خطا کس چنین خطاب ندید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.