۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳

کهتر و مهتر از وضیع و شریف
همه از روزگار رنجورند

دوستان گر به دوستان نرسند
اندر این روزگار معذورند

ترکان تو وشاق خورشید
شمشیر زن وفلک سوارند

در بزم چو لاله دلگشایند
در رزم چو شیر پایدارند

در مجلس لهو جان فزایند
در حالت حرب جان نثارند

از پرده لعب گر به ناگاه
بر ماه فلک نظر گمارند

صد تیر به یک کمان نهاده
در دامن آسمان شمارند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.