هوش مصنوعی: این متن شعری است که از خواننده می‌خواهد از تعلقات دنیوی و خودخواهی‌ها دوری کند و به عشق، شراب و شادی روی آورد. شاعر توصیه می‌کند که از نام و ننگ و دین و دنیا فاصله بگیرد و به جای آن، به عیش و طرب و عشق بپردازد. همچنین، از خواننده می‌خواهد که در مسیر حقیقت و عشق ثابت قدم باشد و با غرامت و ملامت همراه شود.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند شراب و قمار ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۱

ای دل اندر نیستی چون دم زنی خمار باش
شو بری از نام و ننگ و از خودی بیزار باش

دین و دنیا جمله اندر باز و خود مفلس نشین
در صف ناراستان خود جمله مفلس وار باش

تا کی از ناموس و رزق و زهد و تسبیح و نماز
بندهٔ جام شراب و خادم خمار باش

می پرستی پیشه‌گیر اندر خرابات و قمار
کمزن و قلاش و مست و رند و دردی خوار باش

چون همی دانی که باشد شخص هستی خصم خویش
پس به تیغ نیستی با خلق در پیکار باش

طالب عشق و می و عیش و طرب باش و بجوی
چون به کف آمد ترا این روز و شب در کار باش

با سرود و رود و جام باده و جانان بساز
وز میان جان غلام و چاکر هر چار باش

از سر کوی حقیقت بر مگرد و راه عشق
با غرامت همنشین و با ملامت یار باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.