هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، کینه، درد و رنج سخن می‌گوید. شاعر از آیینه و نقش کینه، مکتب محبت، سلطنت عشق، زخم‌های دل و نگاه‌های نافرجام می‌گوید. همچنین اشاره‌ای به تجربه‌های گذشته و تأثیر آن‌ها بر حال دارد. در پایان، شاعر از شور سحرگاهی و گریه‌های شبانه یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند کینه، درد و رنج نیاز به درک بالاتری از زندگی دارند.

شمارهٔ ۵۴

آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما
نقش خود دیده در آیننه ز آیینه ما

عید و نوروز بود مکتب ما را هر روز
به محبت گذرد شنبه و آدینه ما

محضر سلطنت عشق اگر بخوانند
خاتم و سکه برآرند ز گنجینه ما

خورده دل زخمی از آن غمزه که نتوانی دوخت
تو که صد بار فزون دوخته یی سینه ما

زان نگاهی که به دنبال چشمت نرسد
خون فرو می چکد از خرقه پشمینه ما

آزمودیم، به زور می امسال نبود
قدحی داشت خم از باده پارینه ما

طرفه شوری سحر از سینه «نظیری » برخاست
ساخت کار همه را گریه دوشینه ما
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.