هوش مصنوعی: شاعر در این متن از مستی و عشق الهی سخن می‌گوید. او از توبه‌شکنی و بازگشت به شراب و مستی می‌گوید و توصیف می‌کند که چگونه مستی او را به سمت معشوق (خدا یا معشوق زمینی) می‌کشاند. او از احساسات شدید، بی‌خودی، و از دست دادن کنترل در مستی سخن می‌گوید و در نهایت از ضعف و ناتوانی خود در برابر این حالات می‌نالد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اشاره به مصرف شراب است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل این متن نیاز به آشنایی با ادبیات کهن فارسی و نمادگرایی عرفانی دارد.

شمارهٔ ۶۱

آن که شب داد توبه ام ز شراب
امشبم باز دید مست و خراب

لب ساغر چنان زنم بوسه
که درآرم حریف را از خواب

مزه کز راح آتشین گیرم
خاک را در دهان بگردد آب

عضو عضوم پرند از مستی
کاهلی ها همه شوند شتاب

ظرف لبریز کردم از باده
همچو ماه دو هفته از مهتاب

ره مستی گرفته جانب دوست
می روم تا برآرمش ز حجاب

محوتر می شوم ز خود هر دم
رفتم از دست مطربا دریاب

قوتم نیست پست کن پرده
طاقتم نیست گوش چنگ متاب

بر «نظیری » مگر ببخشایند
به جزع وانمی شود این باب
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.