هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از نظیری، به زیبایی‌های طبیعت، عشق، و مفاهیم عمیق انسانی مانند فنا و حیرت می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند نخل، خط، گل، و آدم سخن می‌گوید و با زبانی نمادین، پرسش‌هایی درباره خالق و آفرینش مطرح می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند غم، شادی، و حیرت در برابر هستی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۷۹

این نخل که از چشمه جان رسته که کشتست؟
وین خط که دهد یاد ز معجز که نوشتست؟

ما فتنه ز مشاطه حسنیم نه از عشق
زنار مغان رشته خط و زلف که رشتست؟

جز از اثر دهشت ما وحشت ما نیست
با پرده بگو پرده ز رخسار که هشتست

زین لخت دل و پاره جان چاشنیی گیر
بر گریه تلخ و نمک خنده برشتست

ذوق غمم از طینت خاکی نرود هیچ
هرچند به شادی گل آدم نسرشتست

گو روی تو نظاره کن و خوی تو بنگر
گوید کس اگر آدمیی را که فرشتست

سرتاسر صحرای رخت لاله و نسرین
صد رنگ دگر گل، که ندانند که کشتست؟

گل جامه ز بر، بس سبک از نازکی انداخت
عریانی گلزار ز کوتاهی رشتست

در حیرتم از ترک و فنای تو «نظیری »
کس غیر اجل فرش امل درننوشتست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.