هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از نظیری نیشابوری، با استفاده از تصاویر و استعارههای غنی، به توصیف عشق و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر از عناصری مانند آتش دوزخ، قیامت، زلف معشوق، و آب حیات برای بیان احساسات عمیق خود استفاده میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند تعلق، تمنا، و زیباییهای دنیوی و معنوی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا، آن را برای سنین بالاتر مناسبتر میکند.
شمارهٔ ۹۸
گشت دوزخ شرری ز آتش سودایش ریخت
شد قیامت قدری فتنه زبالایش ریخت
هرکه را زلف جوی مشک به پیمانه فکند
خنده مشتی نمک سوده به صهبایسش ریخت
حسن در پرده نهان بود که نقد دو جهان
عشق از کیسه به دل گرمی سودایش ریخت
کام از آن یافت زلیخا که چو یوسف را دید
اول اسباب تعلق همه در پایش ریخت
از پی تربیتم خضر دهد آب حیات
عشق تا بر گل من تخم تمنایش ریخت
سرمه در چشم بلا غمزه بی باکش کرد
باده در کام حیا نرگس شهلایش ریخت
نخل پیوند تو هرچند «نظیری » برکند
هر نفس تخم نوی عشق تو برجایش ریخت
شد قیامت قدری فتنه زبالایش ریخت
هرکه را زلف جوی مشک به پیمانه فکند
خنده مشتی نمک سوده به صهبایسش ریخت
حسن در پرده نهان بود که نقد دو جهان
عشق از کیسه به دل گرمی سودایش ریخت
کام از آن یافت زلیخا که چو یوسف را دید
اول اسباب تعلق همه در پایش ریخت
از پی تربیتم خضر دهد آب حیات
عشق تا بر گل من تخم تمنایش ریخت
سرمه در چشم بلا غمزه بی باکش کرد
باده در کام حیا نرگس شهلایش ریخت
نخل پیوند تو هرچند «نظیری » برکند
هر نفس تخم نوی عشق تو برجایش ریخت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.