هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره‌ی دل سرکش و نافرمان اوست که از مذهب و اعتقاداتش پیروی نمی‌کند. شاعر از عناد و سرکشی دل خود می‌گوید که حتی به آب و آتش نیز تسلیم نمی‌شود. او از غم و اندوهی می‌نالد که همدم او شده و از عدوانی که راهی به داد او ندارد. با وجود ضعف درونی، شاعر خود را قوی می‌داند و از مبارزه با سختی‌ها نمی‌هراسد. او به دورویی غماز اعتمادی ندارد و باور دارد که بخت به او روی آورده است. شعر با اشاره به قدرت توکل و تجرد پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساساتی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۶۴

چه خوست کاین دل کافر نهاد من دارد
نه مذهب من و نه اعتقاد من دارد

به آب و آتشم از سرکشی نمی سازد
هزار عربده با خاک و باد من دارد

ز تیر ناله فلک را به کین برانگیزد
کمان فتنه به زه از عناد من دارد

ندیم غصه که رویی ز من نگرداند
عدوی رحم که راهی به داد من دارد

به چشم دل ز سویدای دل ضعیف ترم
اگر چه قوت دید از سواد من دارد

مبارزی که هدف سد آهنین سازد
کجا حذر ز کمین و گشاد من دارد

چه اعتماد کنم بر دوروییی غماز
که حادثات جهان را به یاد من دارد

به صد علاقه دل بایدم مقید بود
به این گمان که سر انقیاد من دارد

من آن عزیز جهانم که بخت هر ساعت
متاع مصر دگر در مزاد من دارد

رساست دست تجرد که نزل من گیرد
قویست پشت توکل که زاد من دارد

به مصرعی که ندیمان ز شعر من خوانند
هزار فخر به من اوستاد من دارد

ز مکر چرخ «نظیری » عجب هراسانم
که کارهای مرا بر مراد من دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.