هوش مصنوعی: این شعر از نظیری بیانگر احساسات شاعرانه درباره عشق، طبیعت و حالات درونی است. شاعر از زیبایی‌های طبیعت و تأثیر آن بر روح و روان سخن می‌گوید، همچنین به موضوع عشق و تأثیرات عمیق آن بر دل و شهر وجود اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر از ناتوانی در برابر عشق و احساسات خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به درک ادبی و تجربه‌ی عاطفی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۲۰۴

گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد
اشک ز تماشای چمن رنگ برآورد

می خواست ز مرغان چمن شور برآرد
یک نغمه مغنی به صد آهنگ برآورد

عشق آمد و در شهر دل آیین خرد دید
تا شهر به تاراج رود جنگ برآورد

مطرب ز برم خرقه سالوس به در کرد
گرد همه شهرم به دف و چنگ برآورد

شب نیست که از شادی بسیار نگریم
غم خوردن کم حوصله را تنگ برآورد

یک بار به عیب و هنر خویش ندیدم
در جیب و بغل آینه ام زنگ برآورد

در راه وفای تو نه طولیست نه عرضی
شوخی تو فرسنگ به فرسنگ برآورد

این خونشده دل بس که خرابست «نظیری »
در پیش تو نتوانمش از ننگ برآورد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.