هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر است که با وجود تلخی، برایش ارزشمند و مبارک است. شاعر از عشق، دوستی، و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند صبر، مقاومت، و لذت‌های پنهان در رنج اشاره می‌کند. همچنین، از طبیعت و نمادهای آن مانند بلبل و گل برای بیان احساساتش استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر، مانند درد عشق، صبر در رنج، و استفاده از نمادهای پیچیده، برای درک و تجربه‌ی کامل نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۲۲۴

درد و غمت که همچو هما استخوان خورند
بر من مبارکند گرم مغز جان خورند

بر نامه ام مخند که آشفته خاطران
مو کز قلم کشند نی اندر بنان خورند

مست آئییم به صلح اگر نکهتی بری
زان می که در محبت هم دوستان خورند

نیشکر آن چنان نخورد کس ز دست دوست
کازادگان ز دست مبارز سنان خورند

جانی و صد کرشمه مژگان چه می کنم
این تیرها تمام اگر بر نشان خورند

چشم هزار تشنه جگر در کمین تست
ترسم که خام میوه این بوستان خورند

آزادگان به جای رسیدند و ما همان
زان رهروان که گرد پی کاروان خورند

هرجا گلی است بهر «نظیری » طربگهی است
کی بلبلان مست غم آشیان خورند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.