۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۵

زان خم که زاهدان به قدم آب جو کنند
شوریدگان صومعه می در سبو کنند

یابند جمله مهر سلیمان و جام جم
گر خاک راه میکده را رفت و رو کنند

در خشت و سنگ میکده دیدم معاینه
ذوقی که سالکان به خیال آرزو کنند

از خود گذشته دامن پرهیز تر نکرد
در چشمه یی که خضر و سکندر وضو کنند

ظرفی به هم رسان که مبادا به سر روی
منصور را کمند بلا در گلو کنند

خونابه زخم فاش کند ورنه عاشقان
تار جگر کشند و گریبان رفو کنند

با کاهلان گذار «نظیری » شراب را
مستان گلی ز گلشن این دشت بو کنند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.