هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر درباره‌ی تنهایی، آرزوهای برآورده نشده، و تمایل به ارتباط و گفتگو است. شاعر از مفاهیمی مانند نور و تاریکی، گرمی و سردی، و مستی و هوشیاری برای انتقال احساسات خود استفاده می‌کند. همچنین، اشاراتی به طبیعت و عناصری مانند بلبل و گل وجود دارد که نماد زیبایی و زندگی هستند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عاشقانه‌ی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و مفاهیم انتزاعی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۴۷

تو می رانی و خاطر با تو ذوق گفتگو دارد
گدا هنگام مردن پادشاهی آرزو دارد

تو شمع بزم هرکس گشته ای صحبت غنیمت دان
که این پروانه هم با گوشه یی تاریک خو دارد

حرارت از برای گرمیم بسیار می باید
دل چون مومم از سختی جدل با سنگ و رو دارد

کدامم مجلس و سامان که می خوردن به یاد آرم
چراغ تیره یی دارم که مردن آرزو دارد

به بدمستی سزد گر متهم سازد مرا ساقی
هنوز از باده پارینه ام پیمانه بو دارد

سزد گر باغبان درهای باغ از ناز بگشاید
که بلبل گشت مست و غنچه اش گل در گلو دارد

کدامین بود؟ جام لطف و کی دادی «نظیری » را
هنوز آن بسته لب آب غریبی در گلو دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.