هوش مصنوعی: این شعر از نظیری نیشابوری بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره‌ی ناپایداری دنیا، رنج انسان‌ها، و تسلیم در برابر تقدیر است. شاعر به تصاویری مانند آسمان خونین، ترس از قهر طبیعت، و یاد شهرهای سوخته اشاره می‌کند و از بی‌عدالتی و نابودی تمدن‌ها سخن می‌گوید. در نهایت، او به ناتوانی انسان در برابر سرنوشت و پایان زندگی با پیروزی پیری اعتراف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق فلسفی، ناامیدی، و اشاره به رنج انسان‌هاست که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و ادبیات کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۹۰

چرخ پرویز نیست آتش بیز
نه ممری درو نه جای گریز

شفقش خون مردم دانا
افقش ساغری ز خون لبریز

هر طرف می برد هراسانم
قهر مریخ با بلارک تیز

خبرم نیست تا کجا کشدم
نتوان کرد از قضا پرهیز

در خسک خانه های هندم سوخت
یاد صنعان و مکه و تبریز

به سلامت کسی نبرد ایمان
زین زمین سیاه کافرخیز

از مداین شناس و آثارش
حسن شیرین و عشرت پرویز

ظاهر از بیستون هنوز شود
شور فرهاد و شیهه شبدیز

از اقامت شدم گرانجان کو
طبل شب گیر و ناله شب خیز

برد قصب السبق ز من پیری
دیر بر رخش می زنم مهمیز

کار در دست ما «نظیری » نیست
با قضا نیست هم مجال ستیز
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.