هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق و متناقض شاعر است که درگیر عشق، امید، ناامیدی و رنجهای روحی است. او از نرسیدن به آرزوها، تنهایی و بیتوجهی دیگران شکایت میکند، اما هنوز امیدوار است. همچنین، به تجربیات عرفانی و عشقی خود اشاره میکند و از فریبهای دنیوی و شیطانی میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با بیان رنجهای روحی و اشاره به مفاهیم پیچیده مانند فریب شیطانی، برای درک بهتر نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۲۹۸
ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هنوز
صاف شد می ها ولی من دردی آشامم هنوز
گوش و لب بر مژده دیدار و قاصد در سفر
خانه پر شادی و در راهست پیغامم هنوز
برنمی آید هلال عیدم از ابر امید
عمر رفت و همچو طفلان بر سر بامم هنوز
روز مولودم فلک محضر به فرزندی نوشت
بس که خوارم از پدر نشنیده کس نامم هنوز
سیر هفتاد و دو ملت کرده ام در طور عشق
کس نمی داند چه خواهد بود انجامم هنوز
مکر ابلیس و فریب دانه ام آمد بیاد
بارها گشتم ز قید آزاد و در دامم هنوز
از درون دوزخ ز بی تابی برون اندازدم
صدره از خامی به آتش رفتم و خامم هنوز
گرچه از صحت ز بدمستی برونم کرده اند
جرعه ای از رحم می ریزند در جامم هنوز
شکر اگر ردم «نظیری » تلخ بر طبعش نیم
می کند گاهی لبی شیرین به دشنامم هنوز
صاف شد می ها ولی من دردی آشامم هنوز
گوش و لب بر مژده دیدار و قاصد در سفر
خانه پر شادی و در راهست پیغامم هنوز
برنمی آید هلال عیدم از ابر امید
عمر رفت و همچو طفلان بر سر بامم هنوز
روز مولودم فلک محضر به فرزندی نوشت
بس که خوارم از پدر نشنیده کس نامم هنوز
سیر هفتاد و دو ملت کرده ام در طور عشق
کس نمی داند چه خواهد بود انجامم هنوز
مکر ابلیس و فریب دانه ام آمد بیاد
بارها گشتم ز قید آزاد و در دامم هنوز
از درون دوزخ ز بی تابی برون اندازدم
صدره از خامی به آتش رفتم و خامم هنوز
گرچه از صحت ز بدمستی برونم کرده اند
جرعه ای از رحم می ریزند در جامم هنوز
شکر اگر ردم «نظیری » تلخ بر طبعش نیم
می کند گاهی لبی شیرین به دشنامم هنوز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.