هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی و اخلاقی است که از خواننده می‌خواهد از غم و اندوه دوری کند، به سوی روشنایی و عشق حرکت نماید، و از فرصت‌های زندگی استفاده کند. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند "خورشید"، "میکده"، و "شراب"، مخاطب را به بیداری معنوی و تلاش برای بهبود وضعیت خود تشویق می‌کند.
رده سنی: 15+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند "شراب" و "میکده" نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۹۹

پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز
به بام میکده خورشید زد علم برخیز

گر از خمار سحرگاه سرگران شده یی
ز می عصا کن و از تکیه گاه غم برخیز

جماعتی گهر شب چراغ می طلبند
مگر نصیب تو گردد شبی تو هم برخیز

قبول زخم طلب خاصه مطیعانست
همین که بر تو کشیدند این رقم برخیز

حقیقت همه کس ثبت در جریده اوست
به سهو حرف نیفتاده از قلم برخیز

به سوی او چو روی گوش کن گران درتاز
به نزد او چو رسی لنگ کن قدم برخیز

قدح ز دست بلا ما مدام می نوشیم
تو کز لطیفه غم می کشی الم برخیز

تنک شراب هوایی به کوی عشق مگرد
ز پای زود درآیی ز جای کم برخیز

گره چو نافه «نظیری » ز نیم ما بر کار
تو همچو نکهت از آن زلف خم به خم برخیز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.