هوش مصنوعی: این شعر از نظیری، شاعر فارسی‌زبان، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و رنج‌های ناشی از عشق است. شاعر از نگاه و لب معشوق سخن می‌گوید و از رنج‌هایی که عشق بر او تحمیل کرده است. همچنین، اشاراتی به داستان‌های اساطیری و عرفانی مانند یوسف و عیسی دارد که بر عمق احساسات و مفاهیم شعر می‌افزاید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات اساطیری و تاریخی نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۳۱۹

دست کسی نبسته و افسون نکرده کس
هستی تمام برده و محزون نکرده کس

تلخی به خنده گفته و باطل نکرده خیر
نوشی به قهر داده و ممنون نکرده کس

رنجور آن نگاهم و محتاج آن لبم
مارم به جان گزیده و افسون نکرده کس

در جلوه گاه وصل تو از بس هجوم رشک
یوسف به چه فتاده و بیرون نکرده کس

احیای قبر ما که به کوی تو می کنند
عیسی به دار مانده و مدفون نکرده کس

جام شراب عیش حریفان لبالبست
بی غصه در پیاله ما خون نکرده کس

صد قرن بر محبت لیلی گذشته است
بیداد بر قبله مجنون نکرده کس

اعراض از کلام «نظیری » چه می کنی
انکار نخل قامت موزون نکرده کس
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.