۱۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۰

با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس
با عفوت این گنه که ندارم گناه بس

حسنت که خط نوشت به خونم درنگ چیست
یک مؤمن و دو کافر هندو گواه بس

هرچند از دلم غم دیرینه پرسش است
مکتوب تو فراق تو را عذرخواه بس

تعویذ چشم زخم وصال تو هجر تست
نقصان ماه حرز تمامی ماه بس

گو کوکب براق سواران در ابر باش
در تیره شب دلیل رهم برق آه بس

بادم که نور دیده یعقوب می برم
از مصر بوی پیرهنم زاد راه بس

صد خاندان ز آه ضعیفی تبه شود
روز سپید را دم شاه سیاه بس

دیوانگان ز ماه نو آشفته می شوند
شور مراست جلوه پر کلاه بس

حیف آیدم که آن خم ابرو ترش شود
بهر نظارگی تو ضبط نگاه بس

امید هست سود و زیان سربسر شود
سرمایه ام خجالت تقصرگاه بس

آوردن شفیع «نظیری » خیانتست
امید بنده بر کرم پادشاه بس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.