۱۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۷

دم دم شاهدست و می می خاص
لب ز لب بوسه چین و جان رقاص

می بیغش برآمده ز سبو
چون زر خالص از درون خلاص

گوییا در مزاج نافع او
همه اشیا نهاده اند خواص

گهر اندر محیط خم دیده
می به شیشه چو دیده غواص

بس که با سلسبیل می ماند
مستش ایمن بود به روز قصاص

مطربش چون سرود بردارد
ماتمی را کند ز غصه خلاص

ساقی سیم ساعدش باید
ساغرش خواه سیم و خواه رصاص

واعظ ار رد ما کند خوانیم
قول «القاص لایحب القاص »

هرکسی از رهی رسد به خدای
تو ز طاعت «نظیری » از اخلاص
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.