هوش مصنوعی:
این متن بیانگر روحیهی آزادگی و بیپروایی است. شاعر از عشق به بلندهمتی، رهایی از قید و بندهای دنیوی، و لذت بردن از زندگی سخن میگوید. او به قلندری و مستی به عنوان راهی برای رهایی از محدودیتها اشاره میکند و از ترس چشم بد و نگرانیهای دنیوی دوری میجوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، اشاره به مستی و قلندری ممکن است برای سنین پایینتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۲۳۱
ما عاشق همت بلندیم
دل در خود و در جهان چه بندیم
آن به که یکی قلندری وار
میگیریم ار چه دانشمندیم
از بهر پسر به سر بیاییم
وز بهر جگر جگر برندیم
ار هیچ شکار حاجت آید
خود را به دو دست ما کمندیم
با یک دو سه جام به که خود را
زنار چهار کرد بندیم
خود را به دو باده وارهانیم
چون زیر هزار گونه بندیم
ای یار ز چشم بد چه ترسی
بر آتش می چو ما سپندیم
چندان بخوریم می که از خود
آگه نشویم زان که چندیم
دل در خود و در جهان چه بندیم
آن به که یکی قلندری وار
میگیریم ار چه دانشمندیم
از بهر پسر به سر بیاییم
وز بهر جگر جگر برندیم
ار هیچ شکار حاجت آید
خود را به دو دست ما کمندیم
با یک دو سه جام به که خود را
زنار چهار کرد بندیم
خود را به دو باده وارهانیم
چون زیر هزار گونه بندیم
ای یار ز چشم بد چه ترسی
بر آتش می چو ما سپندیم
چندان بخوریم می که از خود
آگه نشویم زان که چندیم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.