هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و فلسفی از «نظیری» بیانگر سردرگمی و حیرت شاعر در برابر عشق، اختیار، و противоречиهای زندگی است. شاعر از دوگانگی دل بین کفر و دین، ارزشهای عشق، و ناپایداری روزگار میگوید و با تصاویری مانند «چشم اعمی» و «مست رخ ساقی»، احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و موضوعاتی مانند دوگانگی دین و کفر ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۴۲۷
رضا به عشق کدام است و اختیار کدام
چو دل به عشق دهم دل کدام و یار کدام
در آن کمند که صد سر ز حلقه ای ریزد
بهای بسته چه و قیمت شکار کدام
دو نیم گشته دل از کفر و دین نمی دانم
کزین دوپاره دل آید تو را به کار کدام
چو چشم اعمیم از هجر نور گوییدم
که قرب ذره چه و نسبت شرار کدام
فلک ز عربده آسوده است حیرانم
که گشته خوی تو، یا طبع روزگار، کدام؟
ز بسکه مست رخ ساقیم نمی دانم
که تاب طره چه و چشم پر خمار کدام
قرار و صبر «نظیری » به چشم او دادیم
ز عهد ما و تو بینیم استوار کدام
چو دل به عشق دهم دل کدام و یار کدام
در آن کمند که صد سر ز حلقه ای ریزد
بهای بسته چه و قیمت شکار کدام
دو نیم گشته دل از کفر و دین نمی دانم
کزین دوپاره دل آید تو را به کار کدام
چو چشم اعمیم از هجر نور گوییدم
که قرب ذره چه و نسبت شرار کدام
فلک ز عربده آسوده است حیرانم
که گشته خوی تو، یا طبع روزگار، کدام؟
ز بسکه مست رخ ساقیم نمی دانم
که تاب طره چه و چشم پر خمار کدام
قرار و صبر «نظیری » به چشم او دادیم
ز عهد ما و تو بینیم استوار کدام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.