هوش مصنوعی: این شعر از نظیری نیشابوری بیانگر پشیمانی و تأمل شاعر درباره زندگی و انتخاب‌هایش است. او از اشتباهات گذشته، هوس‌های جوانی و غفلت از معنویت سخن می‌گوید و به تلخی‌های عمر و نرسیدن به آرزوها اشاره می‌کند. در عین حال، با وجود شکست‌ها و ناکامی‌ها، به نوعی پذیرش و تسلیم در برابر تقدیر نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۳۳

به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم
بدر از خانه نرفتیم و جهانگیر شدیم

آخر عمر به سودای نوی افتادیم
هوس و حرص جوان گشت اگر پیر شدیم

مه کله گوشه پی خدمت ما می شکند
که سرافراز به اندازه تقصیر شدیم

اشک تلخ و جگر شور ز ما پرس که جیست
طفل بودیم که باز از شکر و شیر شدیم

غافل از شیوه رندی به سلوک افتادیم
تازه ناکرده دماغ از پی نخجیر شدیم

دوست بر مان نگران از سر شفقت بگذشت
خاک بودیم ز فیض نظر اکسیر شدیم

هر کجا راه دهد اسب بر آن تاز که ما
بارها مات درین عرصه به تدبیر شدیم

شادی هفته به آزادی ما می گردد
همچو آدینه چه سر حلقه زنجیر شدیم

چار فصل چمن عمر ندیدیم افسوس
نارسیده به جوانی ز تعب پیر شدیم

رشک بر پیری ما چرخ و عطارد دارد
پشت خم همچو کمان راست تر از تیر شدیم

خوشتر از عمر زلیخا به طرب برگشتیم
عذر تقصیر عمل در پی تو قیر شدیم

زان دو محراب نشین هندو زنارپرست
پیش کفار به دریوزه تکبیر شدیم

فکر آبادی ایمان «نظیری » کردیم
سوی دل های خراب از پی تعمیر شدیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.