هوش مصنوعی: این شعر از نظیری، با استفاده از تصاویر طبیعت و استعاره‌های عرفانی، به موضوعاتی مانند عشق، شوریدگی، فداکاری و جستجوی معنوی می‌پردازد. شاعر از گل، پروانه، بلبل و سیل به عنوان نمادهایی برای بیان حالات درونی و عشق الهی استفاده می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به داستان یوسف و کنعان دارد که بر جنبه‌های عرفانی و اخلاقی متن تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی مضامین مانند فداکاری و جستجوی معنوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۴۹۱

نوید عهد گل از نورسان باغ شنو
بشارت طرب از گردش ایاغ شنو

سرم ز حرف پراکنده گوی در شور است
صدای مغز پریشانم از دماغ شنو

شهید یار بناوردگاه یار اولی
همین وصیت پروانه ز چراغ شنو

بر اهل شوق ره فیض درنمی بندند
نوای بلبل اگر نیست صوت زاغ شنو

درون قطره ز طوفان عشق شوری هست
صدای سیل بر اطراف باغ و راغ شنو

ز اصطلاح ره آگه شو و ز هر سر خار
لطیفه یی که شوی از اداش داغ شنو

خبر ز عرصه کنعان و مصر بیرون پرس
هزار یوسف گم گشته در سراغ شنو

قصور عافیت از خودگذشتگان دانند
ز من مذمت آسایش و فراغ شنو

ز غم بسوز «نظیری » که گفته بود تو را؟
ندیم میکده شو لابه گوی و لاغ شنو
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.