هوش مصنوعی: این شعر از نظیری نیشابوری با مضامین عرفانی و عاشقانه، به خواننده توصیه می‌کند که در جستجوی زیبایی‌ها و معجزات، به دنبال نشانه‌های دور و دراز نباشد، بلکه آن‌ها را در نزدیکی خود و در ذات عشق و طبیعت بجوید. شاعر از عشاق می‌خواهد که از نور و ظلمت بگذرند و در دنیای عشق، کفر و دین را جستجو نکنند. همچنین، توصیه می‌شود که با روزگار و اتفاقات آن، چه خوب و چه بد، سازگار باشند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارند تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۴۹۳

از صبح روزگار گشاد جبین مجو
روی شکفته از دل اندوهگین مجو

چشم ثبات مهر ندیدم بر آسمان
جنسی که بر فلک نبود از زمین مجو

قاصد پیام یار ز ما آورد به ما
اینجا نشان مقدم روح الامین مجو

آنجا که زلف و چهره نمودند جادویی
گر مریم است معجزش از آستین مجو

تمثال خوبی دو جهانت نموده اند
نقشی که در تو نیست ز روم و ز چین مجو

در زلف و رخ نظاره کن و خال لب نگر
راه گمان مپوی و مقام یقین مجو

عشاق او ز نور و ز ظلمت گذشته اند
در کشوری که عشق بود کفر و دین مجو

تلخ از لبش چو نحل عسل جوش می زند
گر نیش بایدت نخوری انگبین مجو

با نیک و بد بساز «نظیری » ز روزگار
گر باغبان گیا دهدت یاسمین مجو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.