هوش مصنوعی: این شعر از ناله‌ها و رنج‌های انسان در برابر سختی‌های زندگی و روزگار می‌گوید. شاعر از سنگ به عنوان نماد سختی و مقاومت استفاده می‌کند و نشان می‌دهد که حتی سنگ‌ها نیز در برابر آتش و فشارهای زندگی آسیب‌پذیر هستند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند عدالت، مکافات عمل، و مصلحت‌های پنهان در سختی‌ها دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، همچنین استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده، درک این متن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌کند. این محتوا更适合 افرادی که از بلوغ فکری و ادبی کافی برای درک مضامین انتزاعی برخوردارند.

شمارهٔ ۳۳

گشته از سوز شرر زان سینه گلخن سنگ را
کاتش افگنده است در دل، ناله من سنگ را

میکند سامان اسباب جنونم نوبهار
بهر طفلان سیل می آرد بدامن سنگ را

سازش گردون بدو نان یک دو روزی بیش نیست
زود اندازد چو بردارد فلاخن سنگ را

روزگار آخر ستمگر را ستمکش می کند
شیشه میسازد مکافات شکستن، سنگ را

سخت جانان را ز مال خود،نباشد بهره یی
از شرر هرگز نگردد خانه روشن سنگ را

هست در هر عقده سختی نهان صد مصلحت
هر شرر باشد چراغی زیر دامن سنگ را

اشک گرمم آبیاری کرده کوه و دشت را
گشته زان تخم شرر در سینه خرمن سنگ را

ما درشتان را به نرمی، زیر دست خود کنیم
می کشد در بر چو آب آیینه من سنگ را

آفتاب من تجلی گر کند واعظ به کوه
میگدازد از رگ خود در فلاخن سنگ را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.