۱۵۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۲

زان لبم، چاره یک شکر خند است
درد دل را، علاج گلقند است

خال نیلی، برآن لب شیرین
تخم ریحان و، شربت قند است

برد دیوانه خوشدلی ز میان
غصه ها حصه خردمند است

هر طرف گریه چشمه چشمه روان است
غم عشق تو کوه الوند است

اوست مجنون ز مردم ای عاقل
که به زنجیر فکرها بند است

نیست واعظ به از سخن اثری
زاده طبع به ز فرزند است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.