۲۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۷

خانه بردوشیم ما، کنج وطن کی جای ماست؟
رزق ما سرگشتگان چون گردباد از پای ماست

باغ زندانست، تا چون غنچه در بند خودیم
هر کجا بیرون رویم از خویشتن، صحرای ماست

رنگ خجلت بر رخ ما ز انفعال سائلان
لاله یی از کوهسار همت والای ماست

از می نظاره صنع است ما را سرخوشی
سبزه یی هرجا که سر زد گردن مینای ماست

قطعه بگسستن از مخلوق، نظم واعظ است
عرضه بی مدعایی پیش خلق، انشای ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.