هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از رنجش در روابط، دردهای عاطفی، وابستگی به عشق و آزادی، و ناپایداری دنیا سخن میگوید. شاعر از تأثیرات منفی دلبستگیهای مختلف بر سلامت روان و آرامش انسان میگوید و اشاره میکند که حتی دشمنان نیز میتوانند با گذشت زمان آرامش یابند. همچنین، او به بیثباتی عشق و محبت در دنیا اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در این شعر برای درک و تجزیهوتحلیل، به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در درک کامل این مضامین دچار مشکل شوند.
شمارهٔ ۲۳۵
ز یاران رنجش هم، مانع دیدار میگردد
غبار خاطر، آخر درمیان دیوار میگردد
خراش افتاده بر هم انچنان در دل چو سوهانم
که دشمن بر دل من گر خورد، هموار میگردد
بسودائی مده هر لحظه دل، گر عافیت خواهی
که کس زود از هوای مختلف بیمار میگردد
بآزادی گرفتار است هرکس را که می بینم
بزیر آسمان آسودگی بیکار می گردد
بجا هرگز نمی ماند متاع دلبری واعظ
اگر یوسف بصحرا میرود بازار می گردد
غبار خاطر، آخر درمیان دیوار میگردد
خراش افتاده بر هم انچنان در دل چو سوهانم
که دشمن بر دل من گر خورد، هموار میگردد
بسودائی مده هر لحظه دل، گر عافیت خواهی
که کس زود از هوای مختلف بیمار میگردد
بآزادی گرفتار است هرکس را که می بینم
بزیر آسمان آسودگی بیکار می گردد
بجا هرگز نمی ماند متاع دلبری واعظ
اگر یوسف بصحرا میرود بازار می گردد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.