هوش مصنوعی: این متن به بیان احساسات عاشقانه و دردهای دل یک عاشق می‌پردازد. عاشق از بیقراری دل، همنشینی با رازها، و یاد جمال معشوق سخن می‌گوید. همچنین، از نگاه شوخ معشوق و تأثیر آن بر خود می‌نالد. متن با تصاویر شعری مانند خاک دیار عشق و سوزش عشق، احساسات عمیق عاشقانه را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۳۷

زبان حال عاشق، آن زمان غماز میگردد
که در دل بیقراری همنشین راز میگردد

کشد از همنشینان رازهای دل برسوایی
نفس چون همدم نی میشود، آواز میگردد

چنان دلبسته یاد جمال اوست افغانم
که همراه نفس از لب بخاطر باز میگردد

گرفتم سرمه را با چشم او یکجا توان دید
نگاه شوخ چشم او، چرا با ناز میگردد

ز بس خاک دیار عشق دامنگیر میباشد
نمیدانم صدا از بیستون چون باز میگردد

چه سوز است اینکه پنداری شرار از شعله می ریزد
زبان واعظ ما چون سخن پرداز می گردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.