هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق سخن می‌گوید. او از جذابیت‌های معشوق، درد فراق و نگاه بی‌اعتنای او می‌گوید و در پایان امیدوار است که معشوق او را از خاک ذلت بردارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۲۴۵

بسرمه نرگس او الفت دگر دارد
دگر چه فتنه ندانم که در نظر دارد

چو تار زلف که از شانه اش فزاید حسن
ز بهله موی کمر جلوه دگر دارد

برحم خویش بگو تا کناره بگزیند
که ابر دود دلم بارش اثر دارد

نه ناله سرسنگ است اشک گلرنگم
که ریشه همچو رگ لعل در جگر دارد

نگه نکردن او سوی ما، بس است دلیل
که با شکسته دلان گوشه نظر دارد

رود بدیدن خود از دل چو آینه اش
چو دوست واعظ ما را ز خاک بردارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.