۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۲

با دل خسته، چو بیرحمی او بستیزد
اثر ناله بهمراهی دل برخیزد

رم چنان داده ز هم عشق سراپای مرا
که بخون جگرم رنگ نمی آمیزد

شکر از زهر کجا صرفه تواند بردن؟
عیش را گو که عبث باغم ما نستیزد!

لقمه افتد ز دهن گر نبود قسمت کس
خورش اره نگر کز بن دندان ریزد

در ره عشق رسی زود بجایی واعظ
گر ز پای دلت این بند علایق خیزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.