هوش مصنوعی: این متن به نابرابری‌های اجتماعی و تقسیم ناعادلانه ثروت و رفاه در جامعه اشاره دارد. شاعر از بی‌عدالتی‌ها و سختی‌های زندگی مردم فقیر در مقابل رفاه ثروتمندان انتقاد می‌کند و بیان می‌کند که راحتی و آسایش به افراد ناتوان و نیازمند نمی‌رسد. همچنین، به موضوعاتی مانند پیری، مرگ و بی‌توجهی به درد و رنج دیگران پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم انتقادی نسبت به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند مرگ و پیری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۷۴

دلخوردنی ز مال، به اهل غنا رسد
کاهیدنی ز دانه، به سنگ آسیا رسد

آگه نبیند اهل تنعم ز مغز کار
کی استخوان و گر نه بمسکین هما رسد؟

گر نعمت جهان، همه قسمت شود بخلق
آسودگی بمردم بیدست و پا رسد

دولت بزیر تیغ سمورم نشانده است
شاید که راحتی ز نی بوریا رسد

درپا نه ناتوانیم از ضعف پیری است
پا سست کرده تن، که اجل از قفا رسد

صندل ز اغنیا، سر بی درد سر ز ما
دنیا به شاه و راحت دنیا به ما رسد

دولت ز اهل دولت و غیرت ز اهل دل
بازی بکودکان و تماشا به ما رسد

بستند بار خود همه زین کهنه آسیا
واعظ ستاده ایم، که نوبت به ما رسد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.