۱۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۴

دلخوردنی ز مال، به اهل غنا رسد
کاهیدنی ز دانه، به سنگ آسیا رسد

آگه نبیند اهل تنعم ز مغز کار
کی استخوان و گر نه بمسکین هما رسد؟

گر نعمت جهان، همه قسمت شود بخلق
آسودگی بمردم بیدست و پا رسد

دولت بزیر تیغ سمورم نشانده است
شاید که راحتی ز نی بوریا رسد

درپا نه ناتوانیم از ضعف پیری است
پا سست کرده تن، که اجل از قفا رسد

صندل ز اغنیا، سر بی درد سر ز ما
دنیا به شاه و راحت دنیا به ما رسد

دولت ز اهل دولت و غیرت ز اهل دل
بازی بکودکان و تماشا به ما رسد

بستند بار خود همه زین کهنه آسیا
واعظ ستاده ایم، که نوبت به ما رسد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.