هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با وجود درد و رنج عشق، حضور و یاد او را شیرین و دلپذیر می‌داند. شاعر از غم عشق به عنوان غمی شیرین یاد می‌کند و حتی رنج‌ها را به خاطر معشوق تحمل می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۸۰

بشوق آن گل عارض، مرا با خار خوش باشد
بیاد لعل او، با اشک چون گلنار خوش باشد

بتن هر رگ مرا شاخ گلی گردیده از داغت
اگر داری دماغ سیر این گلزار، خوش باشد

گرفت از عارض او پرده، زو صر صر آهم
اگر ای دیده داری طاقت دیدار خوش باشد

نباشد خود فروشان را بغیر از روی بازاری
از آن ما را برندان ته بازار خوش باشد

غم او هرکجا باشد، غم دنیا نیابد ره
که هر ناخوش که باشد، با غم آن یار خوش باشد

تن عریان، ز اشک آتشین پوشیده شد ما را
فقیران را ز عشق، این خلعت زر تار خوش باشد

بده خود را بیار و، کام دل بستان ازو واعظ
که پیش خود نبودن، پیش آن دلدار خوش باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.