۱۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶۳

فریب عام، از هر رند بازاری نمی آید
ز کس جز گوشه گیران، این میانداری نمی آید

چو قابیلند اخوان زمان، همراه تا کشتن
ازین آدم نمایان، بیش ازین یاری نمی آید

برآرد سفله گر نامی، نگردد قدر او افزون
که از درهم بنقش سکه دیناری نمی آید

چو وقت آید، نگردد کند تیغ مرگ از دولت
که از بال هما دیگر سپرداری نمی آید

نشد زهگیر شست دل، زیاد حلقه زلفی
از آن تیر دعایت بر نشان کاری نمی آید

ز هر جنس هنر چندانکه خواهی هست پیش ما
ولی ای مدعی، از ما دکانداری نمی آید!

ببالینم گهی آن مایه ناز از وفا واعظ
چنان می آید از تمکین، که پنداری نمی آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.