هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند فریبکاری، بیوفایی، و ناامیدی از انسانهای زمانه میپردازد. شاعر از ریا و دورویی افراد جامعه شکایت کرده و بیان میکند که از مردم این دوران نمیتوان انتظار یاری و وفاداری داشت. همچنین، به ناچیز بودن شهرت و مقام ظاهری در برابر ارزشهای واقعی اشاره میکند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق اجتماعی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال سنگین و نامفهوم باشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و تلخ نیاز به درک بالاتری از روابط انسانی دارد.

شمارهٔ ۳۶۳

فریب عام، از هر رند بازاری نمی آید
ز کس جز گوشه گیران، این میانداری نمی آید

چو قابیلند اخوان زمان، همراه تا کشتن
ازین آدم نمایان، بیش ازین یاری نمی آید

برآرد سفله گر نامی، نگردد قدر او افزون
که از درهم بنقش سکه دیناری نمی آید

چو وقت آید، نگردد کند تیغ مرگ از دولت
که از بال هما دیگر سپرداری نمی آید

نشد زهگیر شست دل، زیاد حلقه زلفی
از آن تیر دعایت بر نشان کاری نمی آید

ز هر جنس هنر چندانکه خواهی هست پیش ما
ولی ای مدعی، از ما دکانداری نمی آید!

ببالینم گهی آن مایه ناز از وفا واعظ
چنان می آید از تمکین، که پنداری نمی آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.