هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ضعف و فرسودگی خود می‌گوید و بیان می‌کند که دیگر چیزی از او نمانده است که در نظر دیگران جلب توجه کند. او اشاره می‌کند که دوستش به یاد او نیست و این به دلیل عدم تمایل دوستش است. همچنین، شاعر به شرایط زمانه اشاره می‌کند که در آن ظاهر و زینت اهمیت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۶۵

تن نزار من، از چاکهای جامه نماید
بدان طریق که مویی ز شق خامه نماید

نمانده آن قدر از من که آورد بنظر کس
مرا بخلق مگر گاه گاه جامه نماید

از آن نمیکند آن دوست یاد ما، که نخواهد
که چین جبهه بما از شکنج نامه نماید

درین زمانه شرافت بود بزینت ظاهر
که گل بفرق کسان خار رنگ جامه نماید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.