۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۰

میکند لطفی، ز بیرحمی بسی خونخوار تر
میزند حرفی، ز خاموشی ولی هموار تر

مهربانیهای آن نا مهربان را دیده ام
نیست در گفتارش از دشنام بی آزار تر

دیده ام گلهای صحرای جهان را یک بیک
نیست از دست تهی دیگر گلی بیخارتر

همرهان آه حسرت در قفا وامانده اند
باری ای عمر سبک رو، میروی؛ هموارتر!

کار ما را، روشناس درگه حق کرده است
نیست ما را هیچکس از بیکسی غمخوار تر

گر بدش هم آید، آید؛ نیست از واعظ کسی
خام تر، بیمغزتر، بیشرم تر، بیعارتر!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.