هوش مصنوعی: این متن به بیان افسوس و حسرت بر گذر عمر و فرصت‌های از دست رفته می‌پردازد. شاعر از جوانی گذرا، بی‌توجهی به اعمال نیک، و غفلت در طول عمر سخن می‌گوید و با تصاویری مانند بهار رفته، کشتی در گرداب، و چهره‌ای اشکبار، احساس عمیق پشیمانی را منتقل می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی درباره گذر عمر و پشیمانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۰۷

گذشت زندگی و، شد ز دست کار افسوس
نداد فرصت افسوس، صد هزار افسوس!

برفت عهد شباب و، همان علاقه بجاست
نکرده بند ز خود پاره، شد بهار افسوس

گذشت عمر و، نکردیم طاعتی هرگز
ز دست رفت کمند و، نشد شکار افسوس

دمی به کار نیامد ترا ز مدت عمر
شکفت و ریخت چه گلها ز شاخسار افسوس

تمام عمر تو بگذشت در خود آرایی
نگشت دست ز دندان ترا نگار افسوس

ترا بسی حرکت داد رعشه پیری
ز خواب وا نشدت چشم اعتبار افسوس

دل شکسته بگرداب تن تباهی ماند
نرفت کشتی از این ورطه برکنار افسوس

بشد بخنده و غفلت تمام عمر و، شبی
بروز خود نگریستیم زار زار افسوس

ز روسیاهی ایام جاهلی واعظ
نشست چهره ترا چشم اشکبار افسوس!
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.