۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۴

نباشدم تن تنها، ز فوج دشمن باک
شرار را نبود از هجوم خرمن باک

ملایمت ز گزند زمانه آزاد است
ندارد آینه آب، از شکستن باک

خط از جمال خداداد، صرفه یی نبرد
چراغ مهر ندارد ز باد دامن باک

نمیکشد دل روشن، کدورت از دنیا
که چشم شعله ندارد ز دود گلخن باک

صف سپاه شهان را نه مانع اجلست
خزان ندارد از خار بست گلشن باک

دلم ز وعظ تو پروا نمیکند واعظ
بلی بلی نبود مرده را ز شیون باک!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.