هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناامیدی و امیدهای از دست رفته خود میگوید. او ابتدا مانند غنچهای بسته و ناراحت بود، اما با گذر زمان و خودسازی، مانند گلی شکفته و به خودش لبخند زد. در نهایت، با عقل سنجید که آنچه در ابتدا زیاد به نظر میرسید، در واقع کم بوده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق مانند ناامیدی، امید، و خودسازی نیاز به درک و تجربه زندگی دارند که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان از آن برخوردارند. همچنین، زبان و ساختار شعری ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۴۷۷
ز بس نومیدی، از امیدهای خویشتن دیدم
ز امیدی که هم در ناامیدی هست، نومیدم
بسان غنچه بودم تنگدل دایم ز خودسازی
چو گل، برداشتم از خویشتن تا دست، خندیدم
فزونی مینمود اول، بچشمم بیشتر، اما
زیاد آمد کمی با عقل خود وقتی که سنجیدم
ز امیدی که هم در ناامیدی هست، نومیدم
بسان غنچه بودم تنگدل دایم ز خودسازی
چو گل، برداشتم از خویشتن تا دست، خندیدم
فزونی مینمود اول، بچشمم بیشتر، اما
زیاد آمد کمی با عقل خود وقتی که سنجیدم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.