هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، تجرد، فداکاری و جدایی از مادیات می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی متعالی یاد می‌کند که فرد را از دلبستگی‌های دنیوی رها می‌سازد و او را به سمت حقیقت و معنویت سوق می‌دهد. همچنین، انتقادی از ریاکاری و ظاهرسازی در عشق نیز در این شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی و نمادین موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۵

عاشقا قفل تجرد بر در آمال زن
در صف مردان قدم بر جادهٔ اهوال زن

خاک کوی دوست خواهی جسم و جان بر باد ده
آب حیوان جست خواهی آتش اندر مال زن

مالرا دجال دان و عشق را عیسی شمار
چون شدی از خیل عیسی گردن دجال زن

هر که را درد سرست از دست قیفالش زنند
گر ترا درد دل‌ست از دیدگان قیفال زن

ای مرقع‌پوش بی‌معنی که گویی عاشقم
لال شو زین لاف و قفلی بر زبان لال زن

تا کی از جور تو ای گندم نمای جو فروش
رو یکی ره این جو پوسیده را غربال زن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.