هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد هجران و عشق نافرجام سخن می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که به حال عاشقان نظر کند و از رنج‌های آنان آگاه شود. شاعر همچنین از بی‌وفایی و بی‌مهری معشوق شکایت کرده و از او می‌خواهد که به جای آزار عاشقان، به کارهای دیگر بپردازد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند درد هجران و بی‌وفایی نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۲۵

غریب و عاشقم بر من نظر کن
به نزد عاشقان یک شب گذر کن

ببین آن روی زرد و چشم گریان
ز بد عهدی دل خود را خبر کن

ترا رخصت که داد ای مهر پرور
که جان عاشقان زیر و زبر کن

نه بس کاریست کشتن عاشقان را
برو فرمان بر و کار دگر کن

سنایی رفت و با خود برد هجران
تو نامش عاشق خسته جگر کن

ولیکن چون سحرگاهان بنالد
ز آه او سحرگاهان حذر کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.